کشف معنای دلبستگی آگاهانه یعنی همراهی با عشق، بدون گم شدن در آن؛ درسی که کبوتر با پرهای بسته‌اش به ما می‌دهد.
کبوتر؛ آموزگاری برای کشف معنای دلبستگی آگاهانه
معلم هشتم: کبوتر – معلم خطر دلبستگی‌های کورکورانه
روزی روزگاری، یک زوج کبوتر عاشق به همراه جوجه‌هایشان در جنگل زندگی می‌کردند. این زوج غرق در عشق به یکدیگر و جوجه‌های کوچکشان بودند. عشق میان آن‌ها هر روز بیشتر و بیشتر می‌شد. یک روز که زوج کبوتر برای آوردن غذا برای فرزندانشان بیرون رفته بودند، یک شکارچی پرنده به لانه‌شان آمد و بچه‌ها را در تور گرفتار کرد.
وقتی زوج کبوتر برگشتند، دیدند که فرزندان عزیزشان در تور گرفتار شده‌اند. آن‌ها که نمی‌توانستند بدون فرزندانشان زندگی کنند، سعی کردند آن‌ها را نجات دهند. اما آن‌ها نیز در دام افتادند. از روی ناآگاهی خودشان هم به درون تور رفتند و شکارچی با تمام شکارهایش به خانه برگشت.
چگونه دلبستگی را از کبوتر بیاموزیم؟
در راه کشف معنای دلبستگی، او به من آموخت که محبت، اگر بدون آگاهی باشد، می‌تواند به اسارت تبدیل شود. باید عزیزانم را دوست داشته باشم، اما نه آن‌قدرکه آزادی خود را از دست بدهم. نه آن‌قدرکه چشم‌بسته در دام رابطه بیفتم. تعلق، اگر افراطی باشد، می‌تواند آزادی را از ما بگیرد.
گداخت جان که شود کارِ دل تمام و نشد
بسوختیم در این آرزویِ خام و نشد
رواست در بَر اگر می‌تَپَد کبوترِ دل
که دید در رهِ خود تاب و پیچِ دام و نشد
بدان هوس که به مستی ببوسم آن لبِ لعل
چه خون که در دلم افتاد همچو جام و نشد
“حافظ”
گر نگهی دوست وار بر طرف ما کنی
حقه همان کیمیاست وین مس ما زر شود
هوش خردمند را عشق به تاراج برد
من نشنیدم که باز صید کبوتر شود
چون متصور شود در دل ما نقش دوست
همچو بتش بشکنیم هر چه مصور شود
پرتو خورشید عشق بر همه افتد ولیک
سنگ به یک نوع نیست تا همه گوهر شود
” سعدی”
تجربه ۷ روز با کبوتر؛ مهر، آزادی، مرز تعلق
تجربه من: 7 روز با کبوتر؛ چگونه درس‌های معلم هشتم را تجربه کردم:
